موسیقی در ایران:
به طور کلی سیر تحول ترانه، ترانه سرایی و موسیقی در تاریخ ایران به دورههای زیر تقسیم میشود.
ترانه و سرود در میان ایرانیان باستان ـ دوره زرتشت پیامبر فیلسوف ـ زمان هخامنشیان و اشکانیان ـ عصر ساسانیان، صدر اسلام و خلفای عباسی - زمان پس از اسلام، غزنویان، صفویان و قاجار.
تصنیف یا موسیقی ضربی با کلام در فرهنگ موسیقی ما جایگاه ویژهای دارد. از لالایی مادران در مناطق مختلف و آهنگها و تصنیفهای رو حوضی و کوچه بازاری و ... تا تصنیفهای جدی هر یک نقشی در فرهنگ موسیقیایی این سرزمین ایفا کرده است.
اقسام تصنیف در موسیقی ایران:
1- سرود
2- چامه
3- ترانه
1- سرود یا چکامه که اعراب آن را اغانی میگفتند، تصنیفی است که به وجهی، افرادی آن را به طور گروهی یا دسته جمعی اجرا میکنند، بی شک اگر بخواهیم سرود را فقط به ترانههای مهیج که دارای اشعاری انقلابی، میهنی یا تبلیغاتی است و امروزه با عنوان سرود معمول است محدود کنیم کاری نادرست است. بنابراین این نوع از موسیقی را از نظر محتوا، میتوان به سه دسته تقسیم کرد: سرودهای مذهبی ـ رزمی و بزمی.
الف) سرودهای مذهبی: این تصنیفها حالتی شبیه قصیده داشتهاند که در آنها ممدوحی و یا معبودی مورد نظر بوده است. بهترین نمونه این نوع سرودها، میتوان به سرودهای زرتشت که به گاتها (گاته یا گاثه) معروف است اشاره کرد که این آثار، دارای وزنی آزاد و یا به احتمال وزنی سنگین داشتهاند. به طور کلی، تأثیر موسیقی بر پیامبران و رهبران مذهبی، از روزگاران کهن پوشیده نبوده است. مانی و زرتشت بزرگ فرمانهای یزدانی را با نواهای موسیقی میآمیختند تا تأثیر آن دو چندان گردد.
ب) سرودهای رزمی یا رسمی:
این سرودها بیشتر در میدان جنگ یا مراسم و جشنهایی مانند جشن مهرگان (جشن سرنگونی ضحاک) جسن سده و جشن نوروز خوانده میشد و بی گمان دارای وزنی مهیج بوده است. گزنوفن مورخ یونانی در کتابی راجع به خصال کوروش چنین مینویسد: کوروش هنگام حمله به ارتش آشور، بنابر عادت خود، سرودی آغاز کرد که سپاهیان با صدایی بلند و با احترام و ادب دنبال آن را بخواندند و چون سرود به پایان رسید، آزاد مردان با قدمهای مساوی و با نظم تمام به راه افتادند. شیوه اجرای این سرودها چنان بوده است که سرایندهای ابتدا آن را می خواند و دیگران همان را تکرار میکردند. یعنی در مجالس رسمی، سرایندهای، به طور مثال دستان خسروانی را میسرود و دیگران جمله به جمله همانها را تکرار می کردند. در هر صورت، وجود نوعی سرود که ویژه مجالس رسمی یا جشنها بوده امری است قطعی و مسلم.
امروزه سرودهای ایران، سی تیر و ... و سرودهای نظامی و غیر نظامی دوران جنگ مانند ای خاک خون حلالت ما پیشگام مرگیم را میتوان اثاری در این زمینه به حساب آورد.
جمع سرودهای بزمی:
از این نوع سرود که مختص مجالس سرور و شادمانی بوده، شاعران به وفور نام بردهاند و از محتوای سخن آنان چنین استنباط میشود که این سرودها وزن و اشعاری شاد و مضمونی عاشقانه داشته اند. کریستین دانمارکی در کتاب ایران در زمان ساسانیان آورده است در این دوره همچنان که اشتها را با غذاهای لذیذ و نوشیدنی گوارا و شامه را با بوهای خوش میپروراندند. حس شنوایی را هم با صداهای دلنشین موسیقی که با مهارت و استادی ترکیب یافته بود، پرورش میدادند ... در بزمهای مخصوص رئیس تشریفات (خرم باش) به استادان موسیقی دستور میداد که فلان سرود یا مقام را بنوازند.
2- چامه:
چامه را که اعراب آن را غزل (قول و غزل) گویند، تصنیفی است عاشقانه و اشعارش بنابر معمول دوازده هجایی بوده و آهنگ آن نیز وزنی سبک داشته است. چامه به انواع زیر تقسیم میشود:
الف) ممکن است عاشقانه باشد، در این صورت وزن آن سبک نبوده مانند برخی از دو بیتیها.
چامه به نظر میرسد مختص شرح روایات و داستانهای کوتاه از پهلوانی سواران، کارهای شگفت در جنگ و شکار، حکایتهای عاشقانه و یا توصیف شجاعت جوانان و دلیر مردان باشد.
از تصنیف سازان و ترانه سرایان دوره معاصر میتوان به عارف قزوینی ـ ملک الشعرای بهار ـ محمدعلی امیر جاهد ـ پژمان بختیاری ـ رهی معیری ـ مهرداد اوستا ـ سیمین بهبهانی ـ بیژن ترقی ـ کریم فکور و ... اشاره کرد.
ایران خورشیدی تابان دارد |
|
با جان پیوندی پنهان دارد |
از خواب غفلت گردید ایران بیدار دل را چون دریا بر این توفان بسپار | ||
شوری دگر در سر ماست |
|
شوق اوجی در تن ماست |
سرود ای ایران
ای ایران ای مرز پر گهر |
|
ای خاکت سرچشمه هنر |
ای دشمن ازتو سنگ خارهای من آهنم | ||
دشمن ار تو سنگ خارهای من آهنم |
|
جان من فدای خاک پاک میهنم |
سرود ای ایران: آهنگساز روح الله خالقی ـ شاعر: حسین گل گلاب
دستگاه: دشتی خواننده: استاد غلامحسین بنان
منبع: جاودانهها (1) ـ پانصد ترانه و تصنیفهای خاطره انگیز
مؤلف: مسعود زرگر ـ انتشارات آتنا
تصنیف از خون جوانان وطن لاله دمیده:
خواننده: زری ارشاک خان ـ الاهه ـ پروانه ـ شجریان
شعر از عارف قزوینی
هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد |
|
در بهار بهاری تهی از زاغ و زغن شد |
از ابرکرم خطه ری رشک ختن شد
دل تنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد
چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ
سرکین داری این چرخ! چه بد کرداری ای چرخ
از خون جوانان وطن لاله دمیده
وز ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غم جامه دریده
چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداری ای چرخ!
سرکین داری ای چرخ، نه دین داری (نه آیین داری ای چرخ)
از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن
مشتی گرت از خاک وطن هست به سرکن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن
واندر جلو تیرعدو سینه سپر کن
از خون جوانان وطن لاله دمیده
وز ماتم سرو قدشان سرو خمیده
منبع: تصنیفها، ترانهها و سرودهای ایران زمین ـ سعید مشکین قلم