کتاب جمهور افلاتون..../ ادامه مطالب وبلاگ را در ارشیو یا نوشته های پیشین سیو و مطالعه کنید/

افلاتون در کتاب جمهور خود اظهار می دارد نوع بشر هرگز از رنج و محنت اسودگی نخواهد یافت مگر ان که فلاسفه حقیقی زمامدار امور سیاسی  گردند و یا مردان سیاسی فیلسوف و روشنفکر شوند. افلاتون درسی بزرگ به بشریت می دهد که در چند کلمه خلاصه شده است. توجه به کمال مطلوب در کلیه امور- جستجوی حقیقت و ترک تعصبات و خرافات. تحصیلات اکادمی افلاتون که اولین دانشگاه اروپا بود ریاضیات و هندسه- ادبیات- موسیقی- نجوم و کشتی را اموزش می دادند. عقیده سقراط استاد افلاتون این بود که بدی و تباه کاری نوع بشر ناشی از نادانی اوست اما کسانی که پیشرفت افکار عمومی و  روشنگری مردم را به زیان خود می دانستند او را ملحد و کافر خواندند و سقراط را به مرگ محکوم کردند. عدالت از نظر افلاتون راست گویی- درست کاری- انجام وظیفه- رعایت حقوق دیگران- حق شناسی- انصاف و حسن اخلاق بود. سقراط هم عدالت را شرط هر نوع امیزش و شرکت و همکاری در جامعه می دانست. سوفوکل بزرگ ترین سعادت بشر را رهایی از هوای نفس و رستگاری می دانست و شهوات را مثل این می دانست که انسان در دست ظالم دیوانه ای اسیر باشد. از نظر افلاتون مرد بی خرد هرگز نمی تواند در درون خود به ارامش دست یابد/ به قول فردوسی خرد برتر از هر چه ایزد بداد/ عدالت عبارت از این است که شخص دینی را که به دیگران دارد ادا کند.. عدالت به دوستان سود و به دشمنان ضرر می رساند. منظور ما پی بردن به عدالت یعنی چیزی است که از طلا هم با ارزش تر است.  دوستان موظفند به این که در حق یکدیگر خوبی کنند و از بدی اجتناب کنند. عدالت عبارت است از نیکی کردن با دوستان اگر خوب باشند و بدی کردن به دشمنان اگر بد باشند.دوست کسی است که نه تنها به نظر دیگران قابل اعتماد بوده بلکه در حقیقت چنین نیز باشد.   افلاتون بر ان شد که هرگز از تعقیب فلسفه به معنی واقعی ان یعنی پی بردن به حقیقت دست بر ندارد. سقراط عقیده دارد مضمون داستان ها بایستی مروج راستی و خویشتن داری و نیکو کاری باشد. اگر همه این اصول در تربیت معنوی جوانان رعایت شود و پرورش بدنی انها نیز بر پایه تندرستی و میانه روی در باب خواهشهای نفسانی استوار شود ان گاه جوانان شهر دارای روحی لطیف و زیبا پرست و بدنی سالم و نیرومند خواهند شد. در نظر سقراط پایه تربیت همانا تربیت روحی است که به کمک حکمت و فلسفه و هنرهای زیبا و ورزش های رزمی نفس انسانی را به مقامی که شایسته ان است می رساند. عدالت مانع می شود از این که کارمندی امور عمومی را وسیله استفاده اختصاصی خود قرار دهد. بزرگ ترین کیفر برای شخصی که راضی به قبول شغل حکومت نباشد این خواهد بود که محکوم شخصی فرو مایه تر از خود گردد. به عقیده سقراط کشور باید دارای یک ارتش قوی باشد تا مانع هجوم بیگانگان گردد. برای ارتشیان باید ورزش های رزمی و فلسفه  و حکمت را اموزش نمود و کاری کرد که انها ورزشکار و قوی و فیلسوف و صاحب حکمت باشند. اعتدال عبارت است از فرمان برداری از قانون کشور و خود داری در نوشیدن شراب و تسلط بر هوای نفس. افراط در لذت ها همان اثر سو را که از درد و رنج ناشی می شود در روان انسان ایجاد می کند. عشق حقیقی عشقی است متین و حکیمانه که موضوع ان نظم و زیبایی است. هدف تربیت روان این است که انسان بر زیبایی عاشق شود. انسان پس از ان که از لحاظ مالی ثروت مند شد باید نیکو کاری را پیشه خود سازد. قاضی خوب کسی است که به اخلاق همه نوع مردم اشنا باشد و در جوانی پاک و منزه مانده باشد تا در نتیجه صفای درونی خویش بتواند حق را از نا حق تشخیص دهد.  باز ماندن از حقیقت از جمله بدی هاست و پی بردن به حقیقت از جمله خوبیها. در مسایل شهر مهم تر از هر چیز وحدت و یکپارچگی شهر است. سقراط عقیده دارد صفات خوب انسان و جامعه چهار نوع است. حکمت و فلسفه- شجاعت- خویشتن داری و پاکی- عدالت. معنای حقیقی شجاعت این است که شخص از هیچ چیز جز رزایل اخلاقی ترس نداشته باشد. ارتش باید پشتیبان مردم کشور باشد. هیچ چیز شرم اورتر از این نیست که چوپان برای حفظ گوسفندان سگهای هرزه ای را نگاه دارد که به جای صفت سگ صفت گرگ از خود نشان دهند و گرگ شهر وندان باشند. از دیدگاه سقراط چون تنها فلاسفه علم به عدالت را دارند و چون عاشق حقیقت هستند و سرعت فهم  و همت و شهامت و اعتدال را دارا هستند تنها انان را می توان شایسته حکومت دانست. اما زمانی که کار حکومت بدست مردمان جاه طلب و بی مایه می افتد دیگر مجالی برای فیلسوف واقعی باقی نمی ماند. اگر تدریس فلسفه به طرزی اصلاح شود که فلاسفه مورد اطمینان و احترام جامعه قرار گیرند ان روز است که جامعه به صلاح کار خود واقف می شود و شهر مطلوب تحت حکومت فلاسفه به وجود می اید. بهترین صفت انسان راست گویی است چون اراده انسان واقعی هرگز دروغ را نمی پذیرد و از ان بیزار است. فیلسوف از هر گونه پستی طبع مبراست. زیرا چگونه ممکن است که پستی طبع با روح انسانی ساز گار باشد. نفسی که تهذیب یافته باشد از صفت اعتدال هم سرشار است. سقراط می گوید بیا به جای ستیزه نرمی کن و بوسیله رفع تعصبات جاهلانه توده مردم را با فلسفه اشتی بده. سقراط معتقد است بیشتر مردم گویی همه زندگی خود را پای در زنجیر در غاری زیر زمین به سر می برند محکوم به جهل صرف هستند و جز سایه خود چیزی نمی توانند دید. تنها فلاسفه هستند که خود را از این تاریکی رهانیده و به روشنایی خورشید رسانیده اند و به حقیقت پی برده اند. اما اگر کسی بخواهد زنجیر از انان بر گرفته و انها را به سوی حقیقت راهنمایی کند او را به عنوان اغتشاش گر دستگیر و خواهند کشت. منظور قانون گذار از تربیت افراد ان است که همه جامعه برای حصول سعادت شهر بکوشند. افلاتون دمکراسی را رد می کند و می گوید کسب اخلاق خوب مستلزم ان است که شخص از کودکی در میان اثار زیبا پرورش یافته و علومی شریف را فرا گرفته باشد اما شهر دمکراسی این اصول را زیر پا می گذارد و متوجه نیست حاکم شهر بوسیله چه تحصیلاتی باید خود را اماده اداره امور کند. همین قدر کافی است شخص متملق مردم باشد تا حاکم شهر شود. پس دمکراسی حکومتی است هرج و مرج و بی قانون.

منبع. کتاب جمهور اثر افلاتون. مترجم فواد روحانی  

پسیکولوزی یا روان شناسی غیر طبیعی/ جن و روح از دیدگاه علمی/

بسیاری از پدیده های ذهن برای ما ناشناخته است بنابراین نمی توانیم وجود انها را منکر شویم اما علوم جدید و فرا روان شناسی بعضی از این نیروها را که جز خرافات و توهم می دانستند به طریق علمی بررسی می کند.

ارواح نا ارام یا اجنه......

دانش فرا روان شناسی اثبات کرده صورت ذهن اشفته و پریشان بعضی از نوجوانان در حال بلوغ می تواند منشا وجود پدیده هراس اور و ناشناخته پولترزیست یا ارواح نا ارام باشد. پولترزیست به معنای ارواح نا ارام است. انها در طی قرن ها رفتاری شیطانی از خود نشان داده اند. عمده رفتار ان ها در پرتاب و به حرکت در اوردن  اشیا نمودار می شود . پولترزیست به واسطه ای برای ظهور نیاز دارد . این واسطه بیشتر دختر یا پسری در سنین بلوغ است. شخصی که دچار پولترزیست است / در اصطلاح عوام جن زده/ نیازمند کمک است تا خود را از شر میهمان ناخوانده ای که در وجودش رخنه کرده رها کند پولترزیست نمایانگر بخش تاریک روان انسان است. قدرت های روان همان گونه که می تواند به بشر کمک کند می تواند مخرب و شیطانی باشد که به ان پسیکوک نیس می گویند یعنی جنی در کار نیست و این اعمال تحت تاثیر نیروهای سرکوفته روان از جسم بروز می کند و به خصوص در دوران بلوغ بروز می کند. در اشخاصی که عوام به انها جن زده می گویند از ساقه مغز انها امواج غیر طبیعی خارج می شود . منشا این گونه اشفتگیها ناهنجاری ساقه مغز است. یعنی جایی که مغز به نخاع متصل می شود . به نظر می رسد دستورات مغز انها به جای بدن به اشیا دور و بر منتقل می شود و این اثبات می کند مغز انسان می تواند به چیزهای دیگری غیر از بدن انسان ارتباط پیدا کند و در واقع ذهن و ماده بر هم تاثیر می گذارند. / مانند بعضی افراد که مردم می گویند چشم انها شور است و باعث حوادث بد می شوند/

اسرار ذهن انسان.....در قرون وسطی منشا وقایع غیر عادی روح- خدایان- شیاطین یا جن ها بودند اما دانش فرا روان شناسی جدید ثابت کرده که قدرت های ذهن می تواند منشا بسیاری پدیده های غیر قابل توضیح باشد . به طور مثال دعا نویسان در کشور خودمان...این دعا نیست که انسانی را فریفته می کند یا زندگی کسی را خراب می کند این امواج مغزی  مخرب شخص دعانویس است که منشا مشکلات می شود نه اعداد و حروف. به گفته گیلبرت ریل استاد فلسفه در این ماشین/ منظور انسان/ روحی وجود ندارد. پیچیدگی مغز انسان قلمرویی جدا از ما بقی جهان بوجود می اورد که قوانین خاص خو د را داراست. ذهن نوعی انرزی از خود ساطع می کند که بر سلول های مغز تاثیر می گذارد. اگر ذهن دارای چنین انرزی باشد بدون وجود جسم نیز می تواند به حیات خود ادامه دهد و حتی می تواند با سایر اذهان نیز تماس بگیرد.

رویت یوفو یا بشقاب پرنده......علم فرا روان شناسی به این نتیجه رسیده است که تجربه برخورد با یوفو در بسیاری موارد خیال بافی های ناخوداگاه است که به خاطرات هنگام تولد یا قبل از ان باز می گردد. در واقع شباهت های زیادی مابین خاطرات ربوده شد گان و تصاویر درون رحم وجود دارد. لاوسون متوجه شد کسانی که بوسیله سزارین متولد شده اند اصلا از تجربه عبور از تونل چیزی نمی گویند اما کسانی که به وسیله فورسپس به دنیا امده اند در حالت هیپنوتیزم مدعی می شوند که انها را به زور به داخل سفینه فضایی کشیده اند. ادراک فرا حسی وازه ای است که تمام موارد غیر طبیعی را شامل می شود . برای مثال اگر کسی بتواند وقایعی را که 1000 کیلومتر دورتر از او به وقوع پیوسته را شرح دهد دارای این ادراک است. چند نوع ادراک  فرا حسی می تواند در این کار دخیل باشد به شرح زیر....تله پاتی- غیب گویی- دیدن از راه دور- تجربه خروج روح از بدن. بسیاری از کسانی که ناگهانی می میرند در لحظه مرگ یا ساعاتی بعد از ان مقابل چشم اقوام یا نزدیکانی که صدها کیلومتر از انها فاصله دارند ظاهر می شوند. یکی از احتمالات این است که این واقعه در نتیجه ارتباط فکری میان شخص در حال مرگ و کسی که او را می بیند روی می دهد. جی. تایرل که کتابی به نام ظهور نوشته پیشنهاد می کند که تصاویر خیالی مانند تصاویر حسی هستند و ضمیر ناخود اگاه ممکن است از طریق تله پاتی دریابد که کسی در حال مرگ است و این اطلاعات به ضمیر اگاه منتقل می شود و به صورت تصویر شخص پیش روی ما ظاهر می شود. واسیلیف اذعان می کند که دانشمندان روسیه از سال 1930 ازمایشهایی سری در مورد تله پاتی انجام می دهند . واسیلیف عقیده داشت انرزی پنهان در ای اس پی مهم تر از انرزی اتمی است.

غیب گویی....از قدرت های روان می توان در تشخیص مواد معدنی- پیدا کردن اب- یا حتی کشف جنایت استفاده کرد. غیب گوها بسیار مورد توجه کمپانی های نفتی یا اداره پلیس هستند. در پدیده گمانه زنی کشف منابع اب یا نفت که بوسیله یک چوب دو تکه انجام می شود نیرویی از زمین خارج می شود که بر بدن شخص گمانه زن تاثیر می گذارد و باعث می شود میله یا شاخص به حرکت در اید .گمانه زنها نه تنها منابع اب یا نفت- بلکه اشیا پنهان شده در خاک – عتیقه های باستانی اشیا گمشده – جسد  و...را پیدا می کنند. بعضی از انها با دیدن لباس مقتول چهره قاتل در نظر انها مجسم می شود و می گویند هر تکه از لباس مقتول تاثیر فوق حسی را در انها بر می انگیزاند.

اثر ذهن بر ماده.....در سال 1902 تامس هارسون از مکاشفه به عنوان قدرت مغزی که قابلیت تشخیص تاریخچه اشیا را به نهان بین می دهد نام برد. بعضی از کسانی که دارای این قدرت هستند به محض تماس با یک کتاب یا نشستن روی صندلی قدیمی محل ساخت و نام صاحبان ان را مشخص می کنند. توقف ساعت های دیواری و مچی در هنگام مرگ شخص پدیده ایست متداول. بعضی افراد در هنگام مرگشان حیوانی که متعلق به او بوده و با او الفت داشته لحظه مرگ او را از صدها کیلومتر دورتر در همان لحظه متوجه می شوند و حرکات عجیب انجام می دهند. در جلسات احضار ارواح هم که میز به حرکت در می امد مشخص شد هیچ روحی در کار نیست و حرکت میز بر اثر جریان مغزی به وجود می اید و ارواح در این میان نقشی ندارند .نیروی پی کا مانند اشعه از بدن اعضای شرکت کنند گان خارج و در همه جهت اشیا را به حرکت در می اورد.

پولترزیست ارواح نا ارام یا جن زدگان....

منشا پدیده پولترزیست می تواند خانه و کاشانه ای را بر هم بریزد و نابود کند. صداهای مرموز غیر قابل توضیح افراد خانواده را بی خواب و هراسان می کند و گاه خانه مورد سنگ باران قرار می گیرد. علت این وقایع را جنها می دانستند اما در واقع اینها کار جن نیست.  فرا روان شناسان معتقدند خشم یا سرخوردگی ها و عقده های سر کوفته بناگاه و به طریقی غیر قابل توضیح راهی برای تخلیه می یابد. فراروان شناسان از پولترزیست نه به عنوان پدیده ای خارجی بلکه به عنوان جنبش فرا روانی ناگهانی یاد می کنند. رابطه نزدیکی میان پولترزیست و بلوغ جنسی وجود دارد. نوجوانانی که به سن بلوغ می رسند بیشتر منشا این گونه اشفتگیها می شوند. نوجوانان به عللی ناشاد- افسرده و غمگین هستند و این ناخشنودی باعث جنبش فرا روانی غیر قابل کنترل می شود. پولترزیست گاهی به صورت فرو ریختن صخره ها- سنگ باران و فوران اب ایجاد می شود. در بعضی از موارد پولترزیست به صورت ناپدید شدن اشیا و ظهور مجدد انها یا گذشتن انها از دیوار و سقف بروز می کند. گاهی اوقات وقتی میل شدید جنسی در بدن پیدا می شود و انرزی جنسی راه فراری پیدا نمی کند این پدیده ایجاد می شود. پولترزیست ها نوجوانان در سنین بلوغ یا زنان بالغ در سنین یا یسگی یا مردانی هستند که قدرت جنسی خود را از دست داده اند.

منبع. ماورا ذهن بشر- کارل استیونسون- مولف شهین نوروزی باستانی